امام جواد (علیه السلام) از دو جهت مجبور به مناظره می شدند: یکی از طرف شیعیان خویش که به خاطر سنّ کم حضرت درصدد آگاهی یافتن از علم ایشان بودند. از طرف دیگر مأمون و معتصم قصد داشتند با راه انداختن مناظرات شیعیان را دچار سردرگمی کنند؛ زیرا شیعیان مدّعی علم الهی برای امامان بودند و درمانده شدن حضرت در پاسخگویی، حربه مناسبی برای حاکمان عباسی بود که اعتماد مردم را به ایشان کم کنند(رسول، جعفریان، اسوه های بشریت (حضرت امام جواد (علیه السلام))، نشریه نور علم، 71-1370، ش 43و 44، ص59 و 50.).
در اینجا به ذکر نمونه ای که نقل شده اکتفا میشود. در مجلسى يحيى بن اكثم پرسشهايى از امام جواد (عليه السّلام) در باره خلفا پرسيد؛ ابتدا روايتى را مطرح كرد كه در ضمن آن چنين آمده: جبرئيل از طرف خدا و رسولش گفت: «از أبوبكر سؤال كن، آيا او از من راضى است؟ من كه از او راضى هستم.» امام در آن مجلس كه تعداد زيادى از علماى اهل سنّت حضور داشتند فرمود:
«من منكر فضل ابو بكر نيستم؛ ولى كسى كه اين روايت را نقل كرده، مىبايست به روايتى كه از رسول خدا نقل شده و همه حديث شناسان صحت آن را پذيرفته اند توجه داشته باشد كه آن حضرت در حجة الوداع فرمودند: «نسبت سخنان دروغ و ساختگى بر من زياد شده و پس از اين زيادتر خواهد شد، كسانى كه دروغ بر من مىبندند جايگاهشان از آتش پر خواهد شد. هنگامى كه حديثى از طرف من به شما مىرسد، آن را بر كتاب خدا و سنّت من عرضه كنيد، در صورتى كه با آن دو موافقت داشت آن را بپذيريد وگرنه كنارش گذاريد.» اكنون حديثى كه تو نقل مى كنى، با كتاب خدا موافق نيست؛ زيرا خداوند در قرآن مى فرمايد: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ»(ق (50)، آيه 16) آيا خدا از رضا و سخط أبو بكر آگاهى نداشت كه از او مى پرسد؟ اين عقلا محال است(احمد بن علي، طبرسي، الاحتجاج، ج2، ص447).»
پس از آن يحيى درباره روايت «مثل أبى بكر و عمر فى الأرض كمثل جبرئيل و ميكائيل فى السّماء»؛ امام در جواب فرمود: «محتواى اين روايت درست نيست؛ زيرا جبرئيل و ميكاييل همواره بندگى خدا را نموده و لحظه اى به او عصيان نكرده اند؛ در حالى كه أبو بكر و عمر پيش از آن كه اسلام بياورند، سالهاى طولانى مشرك بوده اند.» (همان، ص448و 449) این مناظره حضرت با یحیای معتزلی حاکی از فراست و نفوذ فکری عمیق حضرت با آن سنّ کم دارد که در عین حفظ تقیه، پاسخی درخور و شایسته می دهند که راه را بر هر کم خردی را می بندد و بصیرت بخشی می کند.
فرم در حال بارگذاری ...