مشی ساده زیستی او در دوران قبل و بعد از انقلاب زبانزد خاص و عام است. تسلط و تبحر فوق العاده او در تدریس ریاضی باعث شد که او جهت تدریس در مراکز مختلف دعوت بشود، که با برخورداری از این آوازه میتوانست با کلاسهای خصوصی و یا اضافه کار، تغییر جدی در زندگی خود ایجاد کند. اما مصلحت را در آن میدید که بجز اوقات موظفی بقیه ساعات فراغتش را صرف مبارزه و ارشاد جوانان با پیگیری امور فرهنگی و سیاسی بنماید.
بسیار کم غذا میخورد و در زندگی به حداقل ها اکتفا میکرد و این در حالی بود که همواره مبالغی از حقوقش را یا صرف مبارزه میکرد و یا به دوستان و همکاران و بستگان نزدیک خود که از تنگناهای مالی و معیشتی آنها با خبر بود کمک مینمود.
در عرصه تدریس به عنوان یک معلم دلسوز تمام توان و تسلط و تجربه و ابتکارات خود را به کار میگرفت و در کنار تدریس، شاگردانی را که به آینده آنها بسیار امیدوار بود، با مفاهیم دینی و سیاسی آشنا میساخت. وی به عنوان پدری مهربان، برخی از اوقات فراغت خود را بدون دریافت کمترین حقوقی صرف تدریس فوقالعاده دانشآموزانی که در درس او ضعیف بودند، اختصاص میداد.
به نقش روحانیت راستین و آگاه در مبارزه و بیداری نسل جوان همچون استاد شهد مطهری، شهید دکتر باهنر که از دوستان قدیمی او بود و نیز شهید مظلوم دکتر بهشتی اعتقادی راسخ داشت و به خصوص در بعد نظم و تدبیر امور مبارزه و زندگی خویش آن چنانکه در زندان به همرزمان خود میگفت، از شهیدبهشتی بهرهای وافر برده بود.
(پایگاه حوزه نت، 1385/5/28 )
فرم در حال بارگذاری ...